اساسا، Tabs با یک پنجه آهنی مدیریت می شود. او تحمل تأخیر، لباس های چروک یا غذای بین دندان های جلوی شما را نداشت و برای تنبل ها یا افرادی که کفش های پاشنه کوتاه می پوشیدند، صبر نداشت.
او از آن دسته مدیر، است که دوست دارد شما را روی پاهایتان نگه دارد. مثلاً وقتی فکر میکنید فقط در حال استراحت در بیرون از خانه هستید و از یک روز ابتدایی پاییز لذت میبرید، او به طور معمول روی چمنها دراز میکشد و بیعلاقه به نظر میرسد، اما در زیر آن فضای بیرونی آرام، او در حال برنامهریزی 25 کار بعدی خود است که همه آنها باید تکمیل شوند. در یک ساعت آینده
معتاد زیبایی محله دوستانه شما،
قطعاً این یک س، مدیریتی است که باید یاد بگیرم دوستش داشته باشم.
اوم، آره؟ این سخت ترین کاری بود که تا به حال داشتم، اما هر دقیقه را دوست داشتم.
تبس میگوید: «وقتی سر کار هستم، میخواهم آن را بیاورم، بنابراین انتظار دارم همه اعضای تیمم هم آن را بیاورند. بدون وزن مرده.»
این نقل قولی بود که آنها با آن رهبری ،د ثروت نمایه مجله از “5 گربه تاثیرگذار در تجارت.”
یا ،یبی از هر سه؟
آیا او رئیسی خواستار بود؟
خب…شاید دوست نداشتم در نیمه شب در یک یکشنبه شب طوف، در پاریس وظیفه پیدا ، سس مرغ را بر عهده بگیرم، اما این زندگی است
کارن