Sundays With Tabs the Cat, Makeup and Beauty Blog Mascot, Vol. 724

وقتی به تبس در دوران اوجش فکر می کنم، او را به ،وان یک گربه تابست، در نظر می گیرم. استراحت بر روی شن های داغ در یک سواحل گرمسیری یکی از این فعالیت های مورد علاقه بود. گاهی اوقات، او حتی زم، که روحیه اش را داشت، روی تخته موج سواری می رفت و در واقع یک گربه موج سوار عالی بود.

معتاد زیبایی محله دوستانه شما،

رزی در تابستان امسال شلوغ بوده است. پروژه‌های زیادی که از گرمای شدید الهام گرفته شده‌اند، مانند، او در حال کار بر روی یک ضد آفتاب قابل پاشیدن از پوست گربه و مطالعه گرمایش جه، و تأثیر آن بر گربه‌هایی است که در پنجره‌ها می‌خوابند.

همانطور که گفتم او یک گربه تابست، بود.

رزی

در اوج تابستان، زم، که مثل الان در داغ ترین حالت خود بود، Tabs همیشه راهی برای ظاهری پر زرق و برق پیدا می کرد، در حالی که بقیه ما عرق کرده و بدبو و درشت مرزی بودیم. مهم نبود مهم نیست چقدر گرم و مرطوب بود، او همیشه شیک و شیک و در کنار هم بود.

من می توانم این اتفاق را از یک مایل دورتر ببینم. 😹

تبس همیشه از عبارت «روزهای ، تابستان» استفاده می‌کرد که به آن اضافه می‌کرد: «چرا روزهای تابست، گربه نداریم؟»

سوال خوبی است، اما من همیشه به او می گویم که خیلی عمیق در مورد آن فکر نکند…

در اخبار دیگر، او معمولاً به چیزهایی که من روی آن کار می کنم علاقه ای ندارد، اما اخیراً ما در مورد اضافه ، یک عضو سگ به خانواده صحبت می کنیم و او به طور غیرعادی به افکار من در مورد آن علاقه مند شده است.

پسر، خیلی مهمونی هم بود! تصور کنید که صدها گربه و سگ در طول شب پارس می کنند. خا،تری بود!

رزی کاملاً با حیواناتی از نژاد سگ ها آشناست، زیرا در خانه پرورشگاه قبلی خود با سه سگ زندگی می کرد و مادر رضاعی او به من گفته بود که تا زم، که بچه گربه های رزی از شیر گرفته شده و آماده رفتن شدند، او همه چیز را نشان می داد. از سگ های خانه که رئیس بود.

حدس می‌زنم او فکر می‌کند که اگر بخواهد یک سگ همراه داشته باشد، می‌تواند او را متقاعد کند که دستیارش شود.

اما من پرت می شوم…

کارن


منبع: https://makeupandbeautyblog.com/just-for-fun/sundays-with-tabs-the-cat-makeup-and-beauty-blog-mascot-vol-724/

تقریباً در این زمان از سال، Tabs اغلب میزبان محله‌ای دوستانه است که دور هم جمع می‌شوند و سگ‌های محلی را دعوت می‌کنند. تیم بازاریابی تلاش می‌کرد تا آن را چیزی غیرمذهبی و ظریف بنامد، اما گاهی Tabs فروش سختی را دوست داشت. این جشن معمولاً “جشن سالانه ، روزهای تابستان” نامیده می شد، که او آن را شاخه زیتون برای پسر عموهای سگ خود می دانست.