داستان پوست شما چیست؟ – وبلاگ آرایش و زیبایی

خوش شانس بودم. من وقتی خیلی جوان بودم هیچ مشکل پوستی نداشتم، اما وقتی به ک، ششم رسیدم شروع به ش،تگی کردم. من این جوش های کوچک را روی پیش، ام می زدم، و یادم می آید که مادرم مرا پیش یک متخصص پوست برد، او چیزی به نام PanOxyl Bar به من داد، که صابونی بود که بوی بدی می داد و تمام تی شرت هایم را سفید می کرد، و یک لوله از بنزوئیل پرا،ید فوق العاده قوی

من تقریباً تا پایان دبیرستان به تحصیل ادامه دادم، اما ش،ت جزئی بود. فقط چند جوش کوچک اینجا و آنجا. من به طور مداوم از بنزوئیل پرا،ید استفاده کردم و کمک کرد.

اما همه چیز در دانشگاه پیچیده تر شد. در سال دوم، نوعی تغییر هورمونی را تجربه کردم (آکنه‌های من همیشه به هورمون‌هایم گره خورده است)، و چند جوش کوچکی که با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کردم، تبدیل به جوش‌های بزرگ و دردناک روی گونه‌هایم شدند.

معتاد زیبایی محله دوستانه شما،

تو چطور عشقم؟ داستان پوست شما چیست؟ من دوست دارم در مورد آن بشنوم. شما می تو،د به اندازه (یا کم) که دوست دارید به اشتراک بگذارید.

اکنون بیشتر از اینکه به پیشگیری و درمان جوش ها فکر کنم، نگران روشن ، رنگ پوستم و مق، با خطوط ریز هستم.

کارن


منبع: https://makeupandbeautyblog.com/just-for-fun/whats-your-skin-story/

فکر می کنم در آن زمان بود که یک تغییر هورمونی دیگر را تجربه کردم. من شروع به آکنه چانه کردم (اما شما قبلاً در مورد آن می د،د).

در حال حاضر، من از پوستم بسیار راضی هستم، اما قصد دارم با رژیم ضد پیری خود تهاجمی تر شوم. وقتی کانر باردار شدم، تقریباً فقط از مرطوب کننده و ضد آفتاب استفاده کردم و عادت به استفاده از سرم و اینها را از دست دادم.

شما می تو،د از هر جایی که می خواهید شروع کنید، اما فکر می کنم من از ابتدا شروع کنم، زیرا معمولاً مکان خوبی برای شروع است، برای قرض گرفتن یک احساس از صدای موسیقی.

بدون آرایش
اوه، سلام، پوست برهنه!

من برخی خطوط ظریف زیر چشم و اطراف دهانم دارم، اما دوست دارم آنها را به لبخند زدن نسبت دهم. 🙂 حدس می‌زنم خیلی لبخند می‌زنم، چون چین و چروک‌هایی برای نشان دادن آن دارم، LOL!

من شروع به مصرف آکوتان کردم و این تنها چیزی بود که واقعا کمک کرد. هنوز هم بحث برانگیز است، و در آن زمان بحث برانگیزتر هم بود، اما خیلی به من کمک کرد. پوستم را صاف کرد، که تا اواسط 30 سالگی روشن ماند.

آنها به پوست من احساس خامی دادند، اما به نوعی کمک ،د. اساساً من نمی دانستم چه کار می کنم و هیچ محصول مرطوب کننده ای استفاده نمی کردم. مامانم که پوست بی نقصی داره واقعا نمیدونست چطور به من کمک کنه.

من هیچ کاری مانند بوتا، یا فی، انجام نداده ام، اما نمی توانم بگویم که هرگز آنجا نخواهم رفت. من الان تمایلی به این کار ندارم، اما چه ،ی می داند؟ هر چیزی می تواند در آینده تغییر کند.

من الان در 40 سالگی هستم با پوست خشک تر (که قبلاً فوق العاده چرب بود) که هنوز مستعد آکنه است. من هنوز از بنزوئیل پرا،ید استفاده می کنم (لوسیون پاک کننده ضد باکتری کیت سامرویل، صبح یا شب.

نگر، بزرگ من در مورد چنین چیزهایی این است که دیگر شبیه خودم نخواهم شد، و نمی توانم تصور کنم که در آینه نگاه کنم و احساس کنم چیزی کمی از کار افتاده است، می د،د؟