مورخان پدر نادر را مردی ساده میدانند که به شغل چوپانی مشغول بوده است. دو دوره زندگی نادر شاه افشار، قضاوت در باره شخصیت وی را سخت میکند؛ زیرا وی شخصیتی سهل و ممتنع داشته است. نادر شاه در دوره اول پادشاهی خود با تمام وجود از ایران و مردم کشورش پاسداری کرد. نبوغ نظامی او سبب شد که ایران را از چنگ دشمنان بیرون آورد و بر بغداد پایتخت عثمانی و شبه قاره هند حاکم کند.
زندگی اقتصادی سومریان
شیوه های نبرد در دوره نادر شاه افشار-از همه چی
بزرگان پذیرفتند و شاه تهماسب را از حکومت خلع کردند و فرزند هشت ماهه تهماسب با نام شاه عباس سوم صفوی را بهجای او گذاشتند و نادر نائبالسلطنه او اعلام شد. از ابتدای زندگی نادرشاه افشار اطلاعات زیادی در دست نیست. برخی از مورخان دوره نادر شاه که از نوجوانی شاه گفتهاند، شرح حال او را با افسانه ترکیب کردهاند. برخی از آنها گفتهاند نادر در ۱۰ سالگی اسبسواری میدانست و به شکار شیر و گراز میرفت و وقتی با کودکان دیگر بازی میکرد، همیشه در نقش سردار یا شاه در میآمد. طبق منابع تاریخی پدر نادر شاه شغل قابل اعتنایی نداشته و در دربار نیز نبوده است.
به محض اطلاع از پیشروی دشمن، نادر ۳۰۰۰ تن از سپاهیانش را مامور غافلگیر کردن دشمن کرد و دو دسته دیگر را نیز که هر دسته مشتمل بر ۵۰۰ تن بود، مامور حمله مستقیم جنگ کرنال کرد. پس از آغاز حمله برگ برنده نادر در مقابل پیلان جنگی رو شد. وقتی تنورهای پشت شترها را آتش زدند و کوهان شتران داغ شد توسط شتربانان به سمت فیلها رم داده شدند.
- Karnal حدود ۱۰۰ کیلومتری دهلی، که اصلا ویکی پدیای فارسی نداره، ظرف سه ساعت میگن سپاهی رو که شش برابر سپاه خودش بود شکست داد.
- نادر به دنبال افغان ها به سمت اصفهان تاخت و در مورچه خورتِ اصفهان سپاه افغان ها شکست دیگری را متحمل شد، لشکر چنان درهم شکست که اصفهان را گذاشتند و به سوی شیراز گریختند.
- چرا نادرشاه امپراطوری بادوامی نساخت؟ به نظرم یه جواب سادهاش همینه که به همون دلیل که پایتخت نداشت.
- در پشت سر شترها توپخانه ایران به سمت مرکز فیلها آتش گشود و فیلها که دیگر حسابی رم کرده بودند به سمت سپاه خود برگشتند و به تار و مار و بر هم زدن نظم سپاه هند پرداختند.
- با این همه قوای دشمن را تعقیب کرده و عدهای از آنان را اسیر کرده و مقدار زیادی هم غنیمت آوردهاند.
در این زمان، تهماسب قلی خان جلایر دوست و یار وفادار نادر به او پیوست و نادر را یاری بسیار داد. نادر قدرت خود را توسعه داد؛ اما خراسان در آن زمان یک سرزمین یکدست نبود که نادر بتواند بر آن سلطه پیدا کند. در اثنای این پیشرفت سپاهیانی که برای جلوگیری از رسیدن قوای سعادتخان به نیروی محمدشاه اعزام شده بودند، بازگشته و خبر دادند که سعادتخان نیمهشب خود را از بیراهه به محمدشاه رسانیده است. با این همه قوای دشمن را تعقیب کرده و عدهای از آنان را اسیر کرده و مقدار زیادی هم غنیمت آوردهاند.
اولین اقدام نادر در خدمت شاه صفوی جنگ با ملک محمود سیستانی (حاکم سیستان) بود که مانعی بر سر یکپارچگی پادشاهی ایران به حساب می آمد. توانست ملک محمود را شکست دهد و حاکمیت شاه ایران را در خراسان و سیستان برپا نماید. فکر کنیم چهها کرده و بعد دوباره فکر کنیم همه اینها رو در یازده سال کرده. چیزهایی که درباره نادرشاه برای من جالبه اینه که یه ایدههایی انگار داشت از تنش زدایی. شاهی که همه عمرش رو انگار در جنگ بوده به نظر میرسه یه جورایی دنبال این ایده اتحاد بود. حالا آیا میخواست مثلا امت اسلامی رو از گورکانیان هند تا ایرانیها و تا ترکان عثمانی متحد کنه زیر پرچم اسلام در مقابل قدرتهای رو به رشد اروپایی؟ آیا قدرت سیاسی ائتلافی میخواست؟ چون آدم مذهبیای خودش به نظر میرسه که نبود، و علایق دینی نداشت.
نادر كه به اين مسئله پى برده بود فرمان داد تا تمام غنايم را در جائى ديگر گرد آورند و آنگاه همه را طعمه حريق سازند. در روز 23 ربيع الثانى سال 1142 نادر و يارانش عازم اصفهان شدند. البته قبل از ورود او به اين شهر اصفهاني ها وظيفه خود را به نحو اكمل به انجام رسانده بودند به اين معنى كه قبل از پيكار نادر اصفهاني ها كه بخاطر جنايات افغانها از مرده آنان نيز مىترسيدند با شمشير و كارد و تبر به جان آنها افتاده و آنان را روانه ديار عدم ساختند. با حمله سپاه نادر اصفهان و پس از آن ايران از لوث وجود آنان پاك شد. نادر چه کرد؟ گفت بسمالله و لشکر کشید سمت دهلی و در مسیرش تمامی شهرهای افغانستان و هند را فتح کرد. لشکر ایران حدود ۸۰ هزار نفری بود و گورکانیان یک لشکر ۳۰۰ هزار نفری با ۲ هزار فیلسوار و ۳ هزار عراده توپ برای جنگ به دشت کرنال فرستادند و نتیجه آنکه بهدلیل شجاعت سربازان ایرانی و نبوغ نظامی نادر، لشکر گورکانیان شکست خورد.
محمدشاه براى آن كه مانع انهدام شهر بزرگ و آباد دهلى شود نظام الملك مورد وثوق ترين رجل خود را به نزد نادر مى فرستد و نادر متقاعد مى شود كه در ازاى مرخص شدن كليه سربازان هندى و دريافت غرامت با صلح و دوستى وارد دهلى شود. محمد شاه نيز از نادر و سربازانش بخوبى پذيرايى مى كند و بسيارى از جواهرات از جمله تخت طاووس معروف را به وى هديه مى كند. اگر چه نادر به سربازان خود دستور اكيد براى خوددارى از غارت داد اما بروز يك شورش و مرگ چند صد سرباز ايرانى سبب شد تا اين لشگركشى عاقبت خوشى نداشته باشد. سربازان ايرانى به دستور نادر براى خواباندن شورش ۲۰ هزار نفر را كشتند و بخش بزرگى از شهر نيز در اين ميان از بين رفت.
حمله نادر به عثمانی
سپس در پنج سال پایانی عمرش بهدلیل گرفتار شدن به بیماری سوء ظن و بدبینی، همه آنچه که برای مردم و کشورش انجام داده بود را در اثر بیتدبیری از دست بدهد. پس از سقوط سلسله صفویه، افغانها اصفهان را تصرف کردند و چندین ماه بر تخت شاهی ایران تکیه زدند. شاه تهماسب که از جانشینان شاه سلطان حسین بود از نادر تقاضای کمک کرد. نادر با ارتش خود به بازماندگان صفویه پیوست و با بیرون کردن افغانها از اصفهان، ایران را از وجود آنها پاک کرد.
آیا قدرت سیاسی ائتلافی میخواست؟