افکار شنبه - وبلاگ آرایش و زیبایی
انتشار: دی 23، 1403
بروزرسانی: 30 خرداد 1404

افکار شنبه - وبلاگ آرایش و زیبایی


سلام دوست، این یک هفته دیوانه بود. بخش خوبی از این هفته را صرف پیگیری با دوستان و خانواده هایی کردیم که در منطقه لس آنجلس زندگی می کنند، و اگرچه افرادی که می شناسیم برای تخلیه آماده شده اند، هرگز مجبور به انجام این کار نشدند، خدا را شکر. پس آره، روزگار دیوانه.

نمی دانم تا به حال اینجا در مورد آن صحبت کردم یا نه، اما چند سال پیش پلیس در خانه ما را کوبید و به ما گفت که 30 دقیقه فرصت داریم تا وسایلمان را برداریم و برویم، زیرا آتش سوزی در تپه پشت خانه ما در حال افزایش است. . آتش نشانی به سرعت توانست آن را خاموش کند، خدا را شکر، اما بخشی از وجود من هرگز فراموش نمی کند که دیوانه وار در اطراف خانه به دنبال رزی می دوید (او نمی خواست به داخل گربه حمل خود برود) و لباس های کانر را فقط در یک کیسه قرار می داد. در صورتی که روز بعد برای مدرسه به آنها نیاز داشت. همچنین به خوبی به یاد دارم که با همسایه هایم که در آن زمان در خانه نبودند تماس گرفتم و از آنها پرسیدم که آیا می خواهند حیوانات خانگی شان را از خانه خارج کنیم.

وقایع این هفته به من یادآوری کردند که وقتی بتوانید در طول زندگی روزانه خود به شکلی نسبتاً عادی حرکت کنید، واقعاً یک هدیه است. من نعمت هایم را می شمارم، از جمله سقف بالای سرم، خانواده کوچکم و سلامتی ام.

همچنین یادآوری خوبی است که هیچ زمانی مانند زمان حال وجود ندارد. من قصد داشتم این عکس هایی را که اخیراً در هاوایی گرفته ام، پست کنم و امروز هم مثل هر روز خوبی است.

وقتی ماه گذشته من و کانر در اوآهو بودیم، با همسرم به شهری که قبلاً در آن زندگی می کردند، یک سفر یک روزه به شرق داشتیم. درست بالای خیابان خانه قدیمی شان، گورستانی است که در مقابل کوه هایی قرار دارد که در آن اقوام زیادی دفن شده اند، و در گورستان یک معبد بودایی به نام بیودو-این وجود دارد. برای عموم باز است و اگر فرصتی برای بازدید دارید، لطفاً انجام دهید. زیبا و آرام است. هر وقت این عکس ها را می بینم دلم آرام می گیرد.


به هر حال. این هفته یک سالگرد کار در کالج را جشن گرفتم. زمان واقعاً پرواز می کند! یکی از چیزهایی که اخیراً به آن فکر کرده ام این است که چگونه از بسیاری جهات دلم برای کار در خانه تنگ شده است، اما همچنین از رفتن به فضای متفاوتی که مرزهای بین کار و خانه بسیار واضح است لذت می برم.

همچنین تعامل با دانش آموزان در سفر یادگیری آنها بسیار جالب است. دیروز به یک خانم مسن از روسیه کمک کردم. او اطلاعاتی در مورد شرکت در کلاس ESL می خواست، بنابراین من کمی با او صحبت کردم و سپس منابعی به او دادم. کمک به مردم، به خصوص حضوری، واقعاً احساس خوبی است. فکر می کنم این ممکن است کلیدی برای ادامه دادن با لبخند بر لب باشد. داشتن توانایی ایجاد تغییر در زندگی یک نفر، حتی به شکل کوچک، احساس خوبی دارد.

یک چیز آخر. در یک یادداشت مرتبط با زیبایی، دیروز صبح برای آرایش کردن نشستم و از اینکه متوجه شدم دیگر مداد ابرویی برایم باقی نمانده کاملا شوکه شدم. من فکر می کنم کسی باید یک مداد ابروی پیچ خورده با بسته بندی شفاف یا چیزی اختراع کند که به شما اطلاع دهد دقیقاً چقدر باقی مانده است. به هر حال، امروز باید به اولتا بروم. من از مداد Rare Beauty استفاده می کردم، اما فکر می کنم می خواهم به مداد قدیمی خوب Anastasia Brow فقط برای سرگرمی ها برگردم.

به تو فکر می کنم و امیدواریم که حالت خوب باشد. شنبه مبارک!

معتاد زیبایی محله دوستانه شما،

کارن


منبع: https://makeupandbeautyblog.com/just-for-fun/saturday-thoughts/